کد مطلب:47043
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
با اين كه خدا پروردگار همهء جهان است , چرا در قرآن يا آمده است ؟
مي دانيد مفهوم مشرق و مغرب از آن جا كه خورشيد با آن عظمت در افق طلوع مي كند و آن جاكه غروب مي كند, با يك ديد, دو مشرق و دو مغرب است ; يك مشرق براي يك نيمهء زمين و يك مشرق براي نيمهء ديگر; هم اين طور دو مغرب در دو نيم كره ; امّا از ديد ديگر دو مشرق و دو مغرب نيست , بلكه براي هر افق كه مردم زندگي مي كنند, يك مشرق و يك مغرب است . چون در كرهء زمين به تدريج روز و شب مي شود, پس ّّمشرق و مغرب هاي فراواني داريم . با اين ديدگاه مشارق و مغارب خواهد بود; پس مي توان گفت مراد از اين دوجمله در قرآن , تمام هستي يا اقلاً تمام منظومهء شمسي است . اين تعبير چون براي انسان ملموس بود, عنوان شد و اثبات شي , نفي غير نمي كند; يعني اگر گفتيم : خداي زمين , معنايش اين نيست كه خداي ديگر كرات نيست .
نكتهء ديگر: قرآن طبق آن چه براي مردم ملموس بوده , سخن گفته است . چون مردم هر روز شاهد طلوع وغروب خورشيد هستند, ربوبيّت خدا نسبت به اين دو بارزتر و روشن تر است .
ربوبيّت به معناي تدبير عالم است و اين آيات مردم را متوجه ربوبيّت خدا مي كند.
البته در توضيح و اقوال ديگري نيز هست , و آن اين كه : هر روز خورشيد از يك جا طلوع نمي كند, بلكه از جاهاي مختلف طلوع مي كند. مشرق و مغربي كه از اول فصل بهار هست , با مشرق و مغربي كه در آخر بهار هست , فرق مي كند, ولي در ميان اين همه مشارق و مغارب ,دو مشرق و دو مغرب از همه ممتازتر است كه يكي در آغاز تابستان ; يعني حداكثر اوج خورشيد در مدار شمالي و يكي در آغاز زمستان ; يعني حداقلّ پايين آمدن خورشيد در مدارج جنوبي است , كه از يكي تعبير به و از ديگري تعبير به مي كنند و چون اين دو كاملاً مشخص است , روي آن تكيه شده است ; علاوه بر اين دو مشرق و دو مغرب ديگر, كه آن ها را اعتلالي مي نامند.(1)
براي آگاهي بيش تر به تفسير نمونه , ج 25ترجمهء تفسير الميزان , ج 19و 20مراجعه كنيد.
(پـاورقي 1.تفسير نمونه , ج 25 ص 45
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.